هنگام تماشای داستان واقعی و جدید گرن توریسمو، سونی و نیل بلومکمپ از فرنچایز محبوب پلی استیشن، سخت است که به فیلم عالی کریستین بیل فورد علیه فراری فکر نکنید.
برای مطالعه (5 فیلم علمی تخیلی در دیزنی پلاس) اینجا کلیک کنید
مقایسه فیلم فورد با گرن توریسمو

هر دو فیلم نه تنها به مسابقههای واقعی میپردازند، بلکه اوجهای طولانیتری را نیز در یک مسابقه 24 ساعته در Le Mans نشان میدهند و داستان عمدتاً حول دوستی بین یک راننده حرفهای و مهندس ارشدش میچرخند. حتی تصاویری در سرتاسر گرن توریزمو وجود دارد که به طرز چشمگیری شبیه صحنههای فیلم قبلی به کارگردانی جیمز منگولد هستند و ساختاری مشابه دارند.
با وجود همه چیز مشترک این دو فیلم، گرن توریسمو فاقد قلبی است که سرمایه گذاری در داستان فورد علیه فراری را برای بینندگان آسان می کند.
در واقع فاقد هر گونه هویت هنری واقعی است. این احتمالاً برای کسانی که با فیلمهای گذشته بلومکمپ آشنا هستند، شگفتانگیز خواهد بود، زیرا گهگاه از بیرحمی صدای او و سبک بصری بیش از حد او رنج میبرند.
هر دوی این ویژگیها در گرن توریزمو غایب هستند، فیلمی درباره مسابقههای رقابتی که چرخهای خود را میچرخاندو در اکثر زمانهای اجرا از نظر احساسی یا موضوعی به جایی نمیرسد.
البته ناگفته نماند که گرن توریسمو بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است. مواد بازاریابی فیلم بارها و بارها این واقعیت را در تلاش برای فروش گرن توریسمو نه به عنوان یک اقتباس دیگر از بازی های ویدیویی، بلکه به عنوان نمایشی از یک شکوه منحصر به فرد و واقعی در زندگی تقویت کرده است.
در این مورد، این افزایش متعلق به Jann Mardenborough با بازی در فیلم توسط Archie Madekwe است، یک گیمر متولد بریتانیا که در سال 2011 زمانی که مهارت های او به عنوان یک بازیکن گرن توریزمو باعث شد که نیسان و سونی به او امتیاز بدهند.
داستان فیلم گرن توریزمو
فیلمنامه جیسون هال و زک بالین، سفر ماردنبورو را به عنوان یک داستان رویایی نشان می دهد که ارزش باور به خود را تایید می کند، مهم نیست که دیگران چه می گویند.
در طول فیلم، مادکو مجبور می شود انتقادات و هشدارهای نه تنها پدر شکاک خود، استیو (یک جیمون هونسو) بلکه جک سالتر (دیوید هاربر)، مهندس ارشد مسابقه ای که استخدام شده است را نیز بررسی کند.
توسط دنی مور (اورلاندو بلوم) مدیر بازاریابی نیسان تا سعی کند جان و چند تن از همکارهای با استعدادش را به رانندگان ماشین های مسابقه تبدیل کند.
مشکل این است که جان هرگز با این همه مقاومت در برابر رویاهایش در سراسر گرن توریسمو روبرو نمی شود. علیرغم تکراری بودن مشاجرات اولیه بین او و پدرش، فیلم همچنان سادگی قهرمان خود را دنبال کند.
یکی از موانع واقعی که این فیلم به جان می اندازد شامل نمایش یک تصادف واقعی اتومبیل است که جدول زمانی و جزئیات رویداد را به گونه ای بازسازی می کند که الهام بخش بررسی دقیق هر کسی است که به آن نگاه می کند.
در نهایت، برای فیلمی که بارها تاکید میکند که رانندگی با یک ماشین مسابقهای واقعی چقدر چالش برانگیز و سخت است، گرن توریسمو نمیتواند تلاشهای مربوط به ورزش مرکزی خود را واقعاً احساس کند.
در نتیجه، این فیلم داستانی دراماتیک و جذاب را روایت نمیکند، زیرا حس پیشرفت خطی ارائه شده توسط بازیهای ویدیویی را بازیابی میکند. و بیشتر متوجه می شوید که گرن توریسمو چقدر بی اهمیت است.
فیلم بلومکمپ تا آنجا که میتواند به شدت طولانی باشد، هرگز زمان کافی را روی احساسات و درام داستان قهرمانش نمیگذارد تا موفقیتها یا شکستهای نادر او را به دست آورده یا تاثیرگذار نشان دهد.
ماهیت جزئی طرح گرن توریسمو باعث میشود که بسیاری از شخصیتها و اجراهای آن احساس ناامیدکنندهای داشته باشند. مادکو تلاش میکند تا عمق واقعی و عاطفی را به نسخه داستانی خود از Mardenborough بیاورد، کسی که اغلب بیشتر شبیه یک قهرمان بازیهای ویدیویی است تا یک رویاپرداز جدی و چند بعدی.
مادکو تنها در یک صحنه بین خودش و هونسو که به طور غیرقابل انکاری خوب اجرا شده است، می درخشد، اما در عین حال به دلیل توسعه نیافته بودن شخصیت های آنها در سرتاسر گرن توریسمو، ضعیف شده است.
در مقابل مادکو، هاربر و بلوم هر دو نقشهای کاریزماتیکی را به عنوان شخصیتهایی ارائه میدهند که به طور مشابه بیشتر شبیه کهن الگوهای بیمزه هستند تا اینکه خودشان را جدی نشان دهند.
گرن توریسمو با تمرکز روی گذر از نقاط داستانی خود تا جایی که میتواند، حاشیههای شخصیتها و داستانهایشان را از بین میبرد و آنها را به عنوان کسلکنندهترین نسخههای ممکن از خود تبدیل میکند.
در پشت دوربین، بلومکمپ هرگز دیدگاه هنری متمایزی را برای گرن توریسمو به ارمغان نمی آورد. حتی بدتر از آن، فیلم آنقدر عاشق شرکت ها و محصولات ثروتمند خود است که باورش سخت است که فیلم های قبلی اش شامل نقدهای تند و تند متعددی از فرهنگ شرکتی و طمع است.
در چشمانداز رسانهای امروز، سخت است که یک فیلمساز را به خیانت متهم کنیم، بنابراین منصفانه به نظر نمیرسد که آن انتقاد خاص را به بلومکمپ از همه کارگردانها وارد کنیم. با این حال، اذعان به واقعیت سیستم کنونی هالیوود این واقعیت را از بین نمیبرد.
این فیلم یک فیلم زندگینامهای مسابقهای بیوزنی است که عاجزانه میخواهد نه تنها سفر قهرمانش، بلکه نقشهایی را که شرکتهایی مانند نیسان و سونی در تحقق رویاهای او بازی کردهاند، را به رخ بکشد.
گرن توریسمو هرگز هیچ یک از این موارد را انجام نمی دهد. در ظاهر، ممکن است سعی کند خود را به عنوان یک درام ورزشی الهامبخش جلوه دهد.